امام علی(ع) و کودکان

فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ...

امام علی(ع) و کودکان

فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ...

امام علی(ع) و کودکان

یکی از کارها معاویه لعنة الله در بدنام کردن امیرالمومنین علی(ع) این بود که در شام به بچه های شامی بره هدیه میکرد و میگفت این بره از جانب معاویه است و زمانی که بچه های شامی با بره خودشون انس میگرفتند و بزرگتر میشدند،عمال معاویه اون بره رو که گوسفند شده بود از بچه ها میگرفتند و میگفتند این کار از جانب علی است و ما به فرمان علی این گوسفند رو از شما میگیریم.
در واقع با همین حیله ها کینه حضرت علی(ع) و بچه های حضرت علی(ع) رو در دل مردم شامی کاشت تا جاییکه بعد از واقعه کربلا و اسارت اهل بیت،وقتی از امام سجاد پرسیدند سخت ترین لحظات اسارت برای شما کجا بود؟ ایشون سه بار فرمودند:الشام الشام الشام...

دشمنان اهل بیت(ع) برای دشمنی آن حضرت نقشه ها کشیده اند و خرج ها کرده اند. حال از خود بپرسیم ما به عنوان محب اهل بیت(ع) برای ایجاد حب در کودکانمان چه کردیم و چقدر خرج کردیم؟
مهد حضرت رقیه سلام الله علیها وابسته به مسجد جامع صفا

طبقه بندی موضوعی

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

ابزار این بازی دستها هستند بدین صورت که مربی هر بیتی از شعر که کلمه دست داره میخواند و دستها را به همان شکل در میارن. مثلا مشت یا به شکل قنوت.

دستای ما تو دست هم

من بچه شیعه هستم

دستای ما روبه خدا

خدا رو می پرستم

دستای ما رو قلبمون

عاشق پیغمبرمون

دستا بیاد کنار گوش

وقت اذان همه به هوش

قبل رکوع دستا بالا

قنوت کنیم رو به خدا

دست به دست هم بدیم

ما بهر بیعت اومدیم

امیر و مولا علیه

امام برحق علیه

ساقی کوثر علیه

شفیع محشر علیه

به هر دو عالم شاهه

علی ولی الله ه

دستامو می کنم مشت

به دشمنش کنم پشت

شیطون و زود باید کشت

به روی او زنم مشت

دستا کنار کمرم

با افتخار داد میزنم

من پیرو ولایتم

مطیع امر رهبرم

دستارو رو سر بذاریم

از ته دل دعا کنیم

صاحبمون مهدی بیاد

جهان بشه روشن و شاد

 حالا باهم دست میزنیم

حرفای خوب خوب میزنیم

تا قلب مهدی شاد بشه

ما از علی دم میزنیم ۲

علی علی علی علی۲


شاعر:سمانه عزیزی علویجه

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
سلام من برشما
ای بچه ها ,نوگلا
سلام به تو ای عزیز
که خوشگلی و تمییز
سلام سلام بچه ها
چطوره حال شما
سلام دهیم به همه 
با خوشحالی و خنده

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
من جشنم و من جشنم
شادی با خود میارم
لبا رو خندون کنم
شیرینی و هدیه دارم

دست بزنید بچه ها
   تو جشن امروز ما
جشن عید غدیره    امام علی امیره
پیامبر پیش همه  
  دستش بالا گرفته
گفته شده او  ولی   
  جانشین من علی
هر کی منو دوست داره  
علی رو دوس بداره

هرکی علی رو دوست داشت
   خدا دوسش میداره
من بچه شیعه هستم 
عاشق مولا هستم

امام شده از این پس
با او دینم کامل هست
تبریک میگیم به آقا
شیعه شدیم ما حالا

با شادی و محبت
میدهیم دست بیعت

دینمو کامل کردم 
با علی بیعت کردم
👏
شاعر :سمانه عزیزی علویجه

                            غدیر اومد شکوفه ها وا شده 

امام علی بر همه مولا شده


امام من دوست خوب بچه ها 

امیر مومنین دنیا شده 


فرشته ها شادی کنین بخونین

ذکر رو لبها علی مولا شده


ستاره ها از آسمون می خندند

غنچه شادی رو لبا وا شده

قشنگترین شعرو سرود توی دنیا

اشهد ان علیا ولی الله

بیدار می شیم از خواب ناز با ذکری آشنا

اشهد ان علیا ولی الله

خروس می خونه دوباره کوچولوی ناز

اشهد ان علیا ولی الله

ببین مؤذن دوباره اذان می گه باز

اشهد ان علیا ولی الله

گوش کن می گن شیعه ها توی کل دنیا 

اشهد ان علیا ولی الله

عید غدیر بزرگترین عید شیعه ها 

اشهد ان علیا ولی الله

قشنگترین شعرو سرود توی دنیا

اشهد ان علیا ولی الله


شعر2: برای بیدار کردن کوچولوهای نازنین از خواب

قشنگترین شعرو سرود توی دنیا

اشهد ان علیا ولی الله

بیدار شو از خواب نازنین که صبح شده باز

اشهد ان علیا ولی الله

خروس می خونه دوباره کوچولوی ناز

اشهد ان علیا ولی الله

ببین مؤذن دوباره اذان می گه باز

اشهد ان علیا ولی الله

گوش کن می گن شیعه ها توی کل دنیا 

اشهد ان علیا ولی الله

قشنگترین شعرو سرود توی دنیا

اشهد ان علیا ولی الله


دریافت صوت

شاعر: ساجده طالبی

صدا: آقای عابدینی

نترس و با دل و جان

صداش بزن همزمان

بگو علی، علی جان

شیعه هستم، تو بدان

ما بچه‌های شیعه

با شادی و با خنده

در روز عید غدیر

جشن می‌گیریم بر امیر

همراهیم با امامت

تا بشویم هدایت

جهت دریافت قصه غدیر برای کودکان تحت عنوان روز بزرگ از مجید ملا محمدی اینجا را کلیک کنید.

منبع: بوستان نور

برنامه عید غدیر مهد حضرت رقیه سلام الله علیها واقع در میدان قیام

نفر اول: بچه ها امروز روز عیده. عیده غدیر! کی می دونه عید غدیر چه روزیه؟ توی زمان های خیلی خیلی قدیم، پیامبر خوب ما، یه عالمه از مردم رو دور خودشون جمع کردند و امام علی علیه السلام رو به عنوان جانشین بعد از خودشون معرفی کردند و گفتند هر وقت که من نبودم، شما به حرفهای امام علی علیه السلام گوش بدید...  توی این روز پیامبر نام امیرالمومنین رو برای ایشون انتخاب کردند و  مردم با ایشون بیعت کردند یعنی پیمان بستند که هر چیزی که ایشون گفت انجام بدن.

نفر دوم: (آهی با افسوس می کشد) ای کاش ما هم در اون زمان های قدیم بودیم و با امیرالمومنین بیعت می کردیم...

نفر اول: خوب بیاید ما هم به اون زمانها سفر کنیم...

جارچی با لباس عربی، ناگهان وارد کلاس می شود. شیپور یا طبلی در دست دارد.

جارچی: الله اکبر، الله اکبر! مردم قبیله (نام کلاس را می گوید) خبر دارم، خبر! خبر!

نفر دوم: چی شده؟

جارچی: خبری دارم از طرف پیامبر خدا!

نفر اول و دوم خوشحالی می کنند و می گند: چه خبری؟

جارچی: پیامبر گفتند هر کسی که می تونه، هر جایی که هست خودشو به کعبه برسونه تا همراه من حج بجا بیاره... امسال آخرین سالیه که به حج می رند...

کاری از گروه سفینه بنیاد:

مجری:اتل متل بچه ها، بریم شهر قصه ها، بریم شهر قصه ها؛ تا با هدهد دانا، بریم سفر غنچه ها؟

یک سفر پر از شور، تو اون زمان های دور،بریم به پیش هدهد تا بگه قصه ی خود.

(مجری رو به هدهد): سلام هدهد دانا، من همراه بچه ها، اومده ایم به اینجا، تا با تو همسفر شیم، توی شهر قصه ها.

هد هد:

سلام سلام بچه ها، غنچه های آشنا

یک روزی اون دور دورا، وقتی هنوز زنده بود، محمد مصطفی(ص)،پیامبر دین ما.

تویک روز آفتابی، که خیلی گرم بود هوا ،مشغول پرواز بودم، تو اوج آسمون ها.

دیدم من از اون بالا ،یک سری از آدم ها، جمع شدن و وایسادن منتظر دیگران.

هم کاروانی بودن ،همه گی حاجی بودن، راستی گل های خندون، به کی می گن حاجی هان؟

حاجی یعنی اون کسی که رفته به یک سفر، سفر که نه زیارت،  زیارت کی گل ها؟

می خواین بریم زیارت؟،  بریم خونه ی خدا؟ ، بگردیم و بگردیم به دور اون خونه ما؟

کی می دونه اسمش رو بلند بگه بچه ها!

رسیدیم و رسیدیم اینجا به شهر مکه ، حالا همه وایسادیم، بچرخیم دور کعبه؟

همه بگیم با فریاد لااله الاّالله، فقط خدای یکتاست معبود ما بچه ها.

حالا دیگه شما هم همه گی حاجی شدین.

دوباره حرکت کنیم به سمت اون کاروان حاجی ها.

اتل متل یه برکه، برکه نزدیک مکه، می خواین بگم اسمش رو، تا بدونید بچه ها؟؟

اسمش غدیر خمه،  اسمش چی بود بچه ها؟

وقتی که اون کاروان، رسید نزدیک برکه، پیامبر دین ما،  محمد مصطفی(ص) ، دستور داد همه وایستن.

صبر کردن و صبر کردن، اونایی که جاموندن ، یواش یواش رسیدن ،اونایی که زود رفتن،  یواش یواش برگشتن.

وقتی همه جمع شدن فریاد زدن یکصدا محمد رسول الله محمد رسول الله.

ما هم الان رسیدیم نزدیک همون برکه،  بیاین با فریاد بگیم محمد رسول الله محمد رسول الله.

به روی یک بلندی،  پیامبر ما ایستاد،  شروع کرد به صحبت،  برای اون حاجی ها.

همه گی خوب گوش کردن،  به حرف های پیامبر ،پیامبر مون چی گفت، خوب یادمه غنچه ها:

اول گفت حمد خدا،  گواهی داد به الله، به بندگی خدا.

گفت اگه روزی رفتم، از بینتون حاجی ها، باید که خوب گوش بدیم به حرف یک ولی ما.

پرسیدن اون حاجی ها: کیه اون ولی ما؟ کیه اون ولی ما؟

پیامبر صدا زد،  گفت علی جون زود بیا،  دست علی رو گرفت،  بردش بالا بچه ها.

گفت بعد من،  علی هست ولی و مولایتان.

بعد همه ی حاجی ها ،فریاد زدن یکصدا:

علی ولی الله علی ولی الله.

ما هم بگیم حاجی ها همه گی مون یکصدا:

علی ولی الله علی ولی الله.

بعدش همه حاجی ها، با علی بیعت کردن.

برای هرکسی که اونجا نبود،  قصه رو تعریف کردن.

حالا هم یکصدا بگیم با هم بچه ها:

مبارکه مبارک علی بر تو ولایت(3).

(شاعر و ایده پرداز: ساجده طالبی)


بعد از این کار تاثیر گذار، بیان اعمال عید غدیر با بیانی کودکانه و قابل فهم برای میهمانان کوچولو شیرینی این جشن را پیش از پیش در کامشان شیرین تر می ساخت:

این که یادشون نره در این روز به همه تبریک بگویند و لباس نو و مرتبی بپوشند و شده حتی اتاق خودشون را تزیین کنند، صلوات بفرستند ، به امام علی مهربون سلام بدهند، لبخند یادشون نره و...

در حدیث از امام  صادق(ع) داریم:« روز غدیر روز خوشحالی و شادی است.» ویا در حدیث از امام رضا(ع) داریم که:

«روز غدیر روز زینت است،کسی که برای غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده، فرشتگانی به سویش می فرستد تا حسنات او را بنویسند.»

نمایش «قطار خوشبختی» هم که در آن به مساله «جانشینی (بعد از پیامبر)»پرداخته شده بود با هنرمندی پسربچه چهار ساله زینت بخش جشن بود.