امام علی(ع) و کودکان

فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ...

امام علی(ع) و کودکان

فَلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ...

امام علی(ع) و کودکان

یکی از کارها معاویه لعنة الله در بدنام کردن امیرالمومنین علی(ع) این بود که در شام به بچه های شامی بره هدیه میکرد و میگفت این بره از جانب معاویه است و زمانی که بچه های شامی با بره خودشون انس میگرفتند و بزرگتر میشدند،عمال معاویه اون بره رو که گوسفند شده بود از بچه ها میگرفتند و میگفتند این کار از جانب علی است و ما به فرمان علی این گوسفند رو از شما میگیریم.
در واقع با همین حیله ها کینه حضرت علی(ع) و بچه های حضرت علی(ع) رو در دل مردم شامی کاشت تا جاییکه بعد از واقعه کربلا و اسارت اهل بیت،وقتی از امام سجاد پرسیدند سخت ترین لحظات اسارت برای شما کجا بود؟ ایشون سه بار فرمودند:الشام الشام الشام...

دشمنان اهل بیت(ع) برای دشمنی آن حضرت نقشه ها کشیده اند و خرج ها کرده اند. حال از خود بپرسیم ما به عنوان محب اهل بیت(ع) برای ایجاد حب در کودکانمان چه کردیم و چقدر خرج کردیم؟
مهد حضرت رقیه سلام الله علیها وابسته به مسجد جامع صفا

طبقه بندی موضوعی

۶۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کودک» ثبت شده است

                       

                    





سلام 

برای بیان فضایل امیرالمومنین علیه السلام می شه داستان سوره عادیات رو تعریف کرد (مخصوصا برای پسرها). 

مربی داستان رو تعریف می کنه تا اونجا که پیامبر صلی الله می فرمایند: "چه کسی به جنگ با آنها می رود؟" این را رو به بچه ها می گوید تا بچه ها داوطلب شوند. می شه چند تا کودک یا مربی دیگر ماسک زشت بزنند روی صورتشون و بچه های دیگر بهشون حمله کنند. بار اول و دوم بچه ها می رند و از اون آدم زشتا مثلا کتک می خورند و بر میگردند. بار سوم مربی میگه از اونجایی که این آدم بدا خیلی قوی بودند، پیامبر خدا یه فرمانده خوب و قوی رو براشون گذاشت تا پیروز بشند، اون فرمانده خیلی قوی، امام علی علیه السلام بود. بچه ها حالا بیاید این دفعه با فرماندهی امام علی علیه السلام به دشمنا حمله کنیم.  قبل حمله باید نقشه بکشیم چیکار کنیم. بعد دور هم جمع می شند و تصمیم می گیرند از اطراف آدم بدا رو محاصره کنند. (میشه با چراغ روز و شب رو نشون داد)

بعد بچه ها هر کدوم یک چوب دستشون می گیرند به عنوان اسب روش سوار می شند تا برند حمله کنند. در بین راه باید یه سری صندلی یا چیز دیگه باشه بعنوان بلندی استفاده شه که بچه ها از روش رد شوند و یه سری بادکنک که کم باد شده بعنوان سنگ و وقتی بچه ها روش می رند بترکه(صدای جرقه). بعد انقدر بچه ها بدوند و بالا پایین برند که به نفس نفس بیفتند. موقع حمله به آدم بدا هم یه سری برف شدی یا خرده کاغذ یا چیز دیگه رو سر بچه ها ریخته شه به عنوان گرد و خاک. بچه ها به آدم بدا حمله کنند و پیروز بشند. می شه موقع حمله حیدر حیدر هم بکنند. و بعد از پیروزی، شادی کنند.


مادر سر کودک را در دامان خود می گذارد و می خواند:

تاب تاب دین ، رهبر زمین، امام و وصی، هم جانشین، یار پیامبر، هم برادر، هم پسرعمو، شیعه تو بگو، برا ولایت، روی زمین، دست کی بالا است؟، امام علی (علیه السلام)2 (کودک را غلغلک می دهند)

یه روز پیامبر ما              یه جا به نام غدیر

گفت به همه آدما:

هرکسی من بوده ام             بزرگ و رهبر او

از این به بعد علی هست      امام وسرور او

از اون به بعد علی شد          امام ما مومن ها

عید می گیریم اون روز           تا بشه دنیا دنیا

علی امام ما هست               اینو همه می دونیم

ما علی رو دوست داریم        شیعه اون می مونیم


برگرفته از سایت سفینه بنیاد

آسیاب بچرخ می چرخم

دور مولا علی می چرخم 💕

راه منم همینه

امام اولینه💕

آسیاب بشین می شینم

عشق علی دینم 💕

دشمنی با دشمنات

حک شده رویه سینم 💕

آسیاب پاشو پامی شم

فدای مولا می شم💕

فدای فرزندای

حضرت زهرا می شم💕

آسیاب بایست می ایستم

بدون که تنها نیستم 💕

دست علی یارمه

خودش نگه دارم

علی را چه به نامم؟



ای مهر تو سر لوحه ی این دل
 


امروز اگر دست علی(ع)
 


به آسمان ها و زمین